زمان زود گذر است بی آنکه تو را باخبر کند از آمدن و رفتنش/...


 

نوشته شده توسط الهام در چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:,

ساعت 11:34 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


گوشیمون از دستمون میفته زمین ، سکته میکنیم…. دوستمون میخوره زمین بهش میخندیم! ما ایرانیا اینجور آدمایی هستیم کاش بجای اینهمه باشگاه زیبایی اندام درهر شهر، یه باشگاه زیبایی افکار داشتیم ... مشکل امروز ما اندام ها نیستند ، افکارها را دریابیم و درست کنیم...

 


 

نوشته شده توسط الهام در چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:,

ساعت 11:23 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


اگه برف می دونست زمین خاکی چقدر کثیفه ،

برای اومدن به اون لباس سفید نمی پوشید …

مبار ای برف...

چه می ‏باری بر این دنیای ناپاکی؟
بر این دنیا که هر جایش
رد پا از خبیثی است
مبار ای برف!
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی‏ها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف!


 

نوشته شده توسط الهام در دو شنبه 19 دی 1390برچسب:,

ساعت 18:17 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


بگذار باران ببوسدت
بگذار چك‌چك به سرت بزند
با قطره‌های نقره‌ای
بگذار برایت لالایی بخواند
باران
استخری راكد می‌سازد در پیاده‌رو
استخری جاری در جوی
باران
شب، روی سقفمان
ترانه‌ای كوچك و خواب‌آور می‌نوازد
من
باران را
دوست دارم!!!!!!!!!.....

 


 

نوشته شده توسط الهام در یک شنبه 18 دی 1390برچسب:,

ساعت 17:52 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


قاصدک حرف بزن...

واسم هی قصه بگو....

 از این هوا !

از این دلای بی غصه بگو !


قاصدک چرا بهم چیزی نمیگی؟؟

منم مثل تو بال دارم واسه پرواز !

می خوام برم به نا کجا...

جایی که آدماش باهات کلی حرف دارن!!!!

جایی که صدفهاش واسهء دیدن تو...

قلب دریا هارو نشونه میکنن...

 


 

نوشته شده توسط الهام در یک شنبه 18 دی 1390برچسب:,

ساعت 17:35 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت



 

نوشته شده توسط الهام در شنبه 17 دی 1390برچسب:,

ساعت 20:31 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت



 

نوشته شده توسط الهام در شنبه 17 دی 1390برچسب:,

ساعت 20:27 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


 


 

نوشته شده توسط الهام در شنبه 17 دی 1390برچسب:,

ساعت 20:18 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


حکایت من حکایت کسی است که عاشق دریا بود اما قایق نداشت

دلباخته ی سفر بود اما همسفر نداشت

حکایت کسی است که زجر کشید اما ضجه نزد

زخم داشت ولی ناله ای نکرد

نفس می کشید اما هم نفس تداشت

خندید.....غمش را کسی نفهمید...


 

نوشته شده توسط الهام در جمعه 16 دی 1390برچسب:,

ساعت 21:22 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


خلقت من از ازل یک وصله ی نا جور بود!

من که خود راضی به این حلفت نبودم زور بود؟

ای خدا گر من نمی بودم جهانت نقص داشت؟

ای فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟

من که باشم یا نباشم کار دنیا لنگ نیست....

گر بمانم یا بمیرم قلب کس را تنگ نیست.


 

نوشته شده توسط الهام در جمعه 16 دی 1390برچسب:,

ساعت 21:19 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


مردان در مسیر عشق به وسعت نامتناهی نامردند

گدایی می کنند عشق را تا زمانی که از تسخیر زن مطمئن نیستند 

 اما همین که مطمئن شدند نامردی را در کمال مردانگی به جا می آورند.

دکتر شریعتی

 


 

نوشته شده توسط الهام در جمعه 16 دی 1390برچسب:,

ساعت 21:16 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


عشق فراموش کردن نیست، بخشیدن است...

گوش کردن نیست، درک کردن است...

دیدن نیست،احساس کردن است...

جا زدن نیست،صبر کردن است...

 

 


 

نوشته شده توسط الهام در جمعه 16 دی 1390برچسب:,

ساعت 20:59 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


اونقدر پیچیده زندگی کردم که وقتی تویه جاده ساده پا گذاشتم گم شدم....

خدایا! دستم به آسمانت نمی رسد،اما تو که دستت به زمین می رسد،بلندم کن...!

 

 


 

نوشته شده توسط الهام در جمعه 16 دی 1390برچسب:,

ساعت 20:48 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


وقتی گریه کردم گفتند بچه ست...

وقتی خندیدم گفتند دیوونست...

وقتی شوخی کردیم گفتند سنگین باش...

وقتی سنگین بودیم گفتند مغروره...

وقتی حرف زدیم گفتند پرحرفه...

وقتی ساکت شدیم گفتند عاشقه...

وقتی عاشق شدیم گفتند گناهه...


 

نوشته شده توسط الهام در جمعه 16 دی 1390برچسب:,

ساعت 20:44 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


فریاد ها مرده اند...سکوت جاریست...تنهایی حاکم سرزمین بی کسی است...گویند خدا تنهاست،ما که خدا نیستیم،پس چرا از همه تنهاتریم!!!


 

نوشته شده توسط الهام در جمعه 16 دی 1390برچسب:,

ساعت 20:40 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت