از پشت فرسنگها فاصله سلام ٬آمدم...
اما این بار آمدنم رنگ دیگریست!
رنگی از جنس رویای تنهایی...!!آمدم ولی نه برای ماندن. بلکه برای تنها بودن!...
مثل تو که هیچگاه آمدنت از جنس ماندن نبود!و...

 

و فراموش شدند!!!می روم و برای همیشه در حوالی رویاهای تنهایی خودم در دوردست می مانم ٬
همانجا که عشق رنگی از هزار رنگ دارد ...رنگی از جنس غم ...رنگی از جنس اشک ...و در آخر رنگی از جنس تنهایی!...
میروم و به تو قول خواهم داد ٬هیچگاه جای خالی حضورم را احساس نخواهی کرد!
می روم.....مثل تو که روزهاست رفته ای وفقط رویای بودنت در این حوالی زنده است!!!
حالا دیگر خوب می دانم آرزوی آمدنت را هم مثل سکوت زلال چشمهایت به گور خیالهای محال خواهم برد.اما دیگر به بیقراریه این دل تنها...
من همه ی این سالها آمدم واز همه سراغ سادگیت را گرفتم...

 

اما جز تنهایی چیزی نصیبم نشد...از هرکسی که سراغت را گرفتم آدرس کوچه ی تنهایی دلم را دادند.
همه دیگر می دانند  جای تو در دلم هست...اما چه دلی؟...دلی تاریک و تنها...

 

اما دیگر تو نبودی و در تنهاترین لحظات زندگیم ٬ این دل تنها رو تنها گذاشتی...تو انگار همراه آن خنده ی آخرین برای  همیشه رفتی به جایی که دیگر ...

 

دست خیال و خوابم حتی به گرد نگاه هایت نرسید ....مهم نیست....

مهم نیست که دلت به هوای دیگری می تپد مهم این است که من تنهایم آنهم فقط به خاطر تو...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






 

نوشته شده توسط الهام در شنبه 9 مهر 1390برچسب:,

ساعت 12:59 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت